بازی a plague tale requiem

9
امتیاز Steam

بازی در یک نگاه:

نسخه اول مجموعه A Plague Tale در سال ۲۰۱۹ منتشر شد و روایتگر ماجراهای خواهر و برادری به اسم آمیسیا و هیوگو بود که در جهانی طاعون‌زده و بی‌رحم، دنبال درمانی برای بیماری عجیب هیوگو بودند و در عین حال باید مراقب موش‌ها، نیرو‌های تفتیش عقاید و خطر‌های دیگر هم بودند. بازی مورد استقبال نسبتا خوبی قرار گرفت و با اینکه ضعف‌های واضحی هم داشت، در مجموع اثری دوست‌داشتنی به‌حساب می‌آمد. حالا مدتی است که دنباله این بازی با نام A Plague Tale: Requiem منتشر شده و استودیو Asobo سعی کرده تا تجربه‌ای به‌مراتب بهتر و کامل‌تر را در این نسخه ارائه دهد. 

ز همان اولین دقایق شروع بازی A Plague Tale: Requiem، با دیدن کیفیت بصری بالای آن و همینطور مقدمه‌چینی داستانی‌اش، می‌توان متوجه شد که قرار است با تجربه‌ای به‌مراتب پرجزییات‌تر از نسخه قبلی روبه‌رو باشیم و به مرور، به این یقین می‌رسیم که این جزییات و گستردگی بیشتر، در تمام جنبه‌های شکل‌دهنده بازی کاملا حس می‌شود. بحث داستان هم از این قاعده مستثنی نیست؛ روند بازی چند ماه پس از وقایع نسخه اول آغاز می‌شود و شاهد هستیم که آمیسیا و هیوگو، به همراه لوکاس مشغول بازی و تفریح هستند تا اینکه پای دو شخصیت اصلی بازی، به قلعه‌ای باز می‌شود و اتفاق‌های ناخوشایندی را در آن‌جا تجربه می‌کنند. پس از این اتفاق، شخصیت‌های بازی راهی منطقه‌ای به نام Provence می‌شوند که امیدوارند در آن‌جا راهی برای درمان بیماری هیوگو پیدا کنند. بااین‌حال وضعیت مطابق انتظار آن‌ها پیش نمی‌رود و ظاهر شدن دوباره موش‌ها و همینطور تهدید‌هایی از طرف انسان‌ها، آمیسیا و هیوگو رو وادار می‌کند تا برای پیدا کردن درمان، سفری خطرناک را آغاز کنند.

 

 

استودیو Asobo، به‌وضوح سعی کرده تا دید گسترده‌تری نسبت به داستان در A Plague Tale: Requiem داشته باشد. به این معنی که هنوز هم ماجرای اصلی، تلاش‌های خواهر و برادر قصه است اما این وسط شاهد خرده رخداد‌های زیادی هم هستیم که در نتیجه آن‌ها، داستان بازی به‌مراتب پرجزییات‌تر، پیچیده‌تر و صد البته جذاب‌تر از نسخه قبلی شده است و مهم‌تر از چنین مقایسه‌ای، این واقعیت است که به‌طور کلی، بازی روایت واقعا دلنشینی دارد و عوامل مختلفی دست به‌دست هم داده‌اند تا شاهد تجربه داستانی شیرینی باشیم. یکی از این عوامل، حضور شخصیت‌های مختلف، هرکدام با پیچیدگی‌های خاص خودشان در بازی است. در بازی شاهد کاراکتر‌های مختلفی هستیم که هرکدام در مقطعی از آن درکنار یا مقابل شخصیت‌های اصلی قرار می‌گیرند و یکی از ویژگی‌های مثبت راجع به آن‌ها، پیچیدگی رفتار و خصوصیات اخلاقی‌شان است که باعث شده تا مرز‌بندی سیاه و سفید در بازی محو‌تر از روایت‌های کلیشه‌ای باشد و به همین ترتیب، برخی اتفاق‌های بازی با محوریت این کاراکتر‌ها هم غیرقابل پیش‌بینی شود که تاثیرگذاری آن‌ها را بیشتر می‌کند. در واقع تیم نویسندگان بازی، خیلی خوب توجیه‌های منطقی برای اعمال کاراکتر‌ها در نظر گرفته و از این طریق از آن‌ها شخصیت‌هایی قابل‌باور می‌سازد که باعث ارتباط بهتر مخاطب با آن‌ها می‌شود. 

 

 

از تاثیرگذاری صحبت کردیم و خب باید به این نکته بپردازیم که با تمام این اوصاف، هنوز هم برگ برنده اصلی روایت A Plague Tale: Requiem، چگونگی به‌تصویر کشیدن رابطه و علاقه خاص خواهر و برادری بین هیوگو و آمیسیا است. واقعیت این است که وقتی با اثری طرف هستیم که داستانی احساسی و عاطفی تعریف می‌کند، همه‌چیز برای آن اثر به‌نوعی حکم راه رفتن روی لبه یک تیغ را دارد؛ چرا که اندکی اغراق، باعث خواهد شد تا احساسات به‌تصویر کشیده‌شده، حالتی لوس و بیش از حد غیرواقعی پیدا کنند که باعث دلزدگی مخاطب می‌شود. اما اگر نظر من را بخواهید، Requiem این جنبه از کار را خیلی خوب و هوشمندانه رعایت و لحاظ کرده است. خصوصیات رفتاری انفرادی دو شخصیت اصلی بازی، مثل معصومیت خاص هیوگو و شجاعت آمیسیا که از علاقه او نسبت به برادرش نشات می‌گیرد و گاهی هم به‌لطف دیالوگ‌نویسی هوشمندانه بازی شاهد هستیم که چقدر برای حفظ آن در تلاش و جنگیدن با ترس‌هایش است، از یک طرف و اصطلاحا شیمی خاص بین دو کاراکتر که از علاقه متقابل آن‌ها به هم ناشی می‌شود، باعث شده تا رابطه این دو شخصیت، برگ برنده اصلی داستان بازی باشد.

 

به بیان دیگر، ارتباط آمیسیا و هیوگو انقدر با ظرافت‌های دوست‌داشتنی روایت و خلق شده که در نتیجه آن‌ها، اتفاق‌هایی که برای‌شان رخ می‌دهد و یک سری پیچش‌های بسیار خوب داستانی بازی، تاثیر زیادی روی مخاطب می‌گذارد و حتی ممکن است پس از تمام کردن Requiem، برای مدتی ذهن‌تان تحت تاثیر وقایع آن باشد. به‌طور کلی، داستان A Plague Tale: Requiem به‌شکلی است که انگار چرخ‌دنده‌های مختلف آن به شکلی بسیار خوب و هماهنگ باهم کار می‌کنند و نتیجه این اتفاق، داستانی احساسی، دوست‌داشتنی و ارزشمند با محوریت ارتباط احساسی بین شخصیت‌های آمیسیا و هیوگو است که البته برخی دقایق زاید و اضافی هم دارد ولی کلیت ماجرا آنقدر دوست‌داشتنی است که بتوانیم این از ریتم افتادن‌های بازی در دقایق معدود را هم تقریبا نادیده بگیریم. البته برای رسیدن داستان به این سطح از تاثیرگذاری و کیفیت، نباید از نقش اتمسفرسازی درست بازی هم غافلم شویم؛ A Plague Tale: Requiem از نظر بصری و صوتی واقعا زیبا است و مهم‌تر از چشم‌نواز بودن، این است که این جنبه‌ها کاملا مناسب فضای کلی بازی طراحی شده‌اند. تصاویر و موسیقی خیلی خوب در خدمت روایت کلی قرار می‌گیرند و احساسات و تنش‌های بازی، به‌لطف این ویژگی‌ها به‌مراتب بهتر به مخاطب منتقل می‌شوند.